حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

نوروز۹۲ مبارک

در آخرین دقایق سال ۱۳۹۱ هستیم. سال ۹۱ با همه فراز و نشیب هایش را پشت سر می گذاریم سالی که برای عده ای خاطرات خوش و به یاد ماندنی داشت و برای عده ای هم متاسفانه خاطراتی تلخ و غم انگیز به همراه داشته است.تا دقایقی دیگر وارد سال ۱۳۹۲ خواهیم شد. امیدواریم که همه شما عزیزان سال خوبی خوشی را پشت سر گذاشته باشید و سال جدید را با خوبی و خوشی آغاز کنید.سالی توام با موفقیت٬ سربلندی و سلامتی برای همه شما عزیزان آرزومندیم. الان که با بعضی افراد حصاروئیه در ارتباط بودم شور و نشاط خاصی بین همه مردم برپا بود. همه آماده رفتن به مکان مقدس جماعتخانه بودند تا لحظه تحویل سال نو همه دور هم باشند. و برای همدیگر دعای خیر و سلامتی کنند.  

نوروز با تمام زیبایی هایش بر همه شما عزیزان مبارک باد.

نخستین باران زمستانی

با سلام 

امروز  یکشنبه ۶ اسفند۹۱ آسمان شهربابک را ابرهای تیره پوشانده اند و بارش باران از ساعت هفت صبح تاالان که ساعت ۱۲ ظهر است در حال باریدن است.آب و هوایی بسیار عالی هم اکنون حاکم بر منطقه است. امیدواریم که این بارش ادامه داشته باشد تا کمبود های آبی چند سال گذشته جبران شود. خیلی دلمان هوس بارانهای حصاروئیه و آب و هوایش کرده است.

شعر و شاعری

مدتی است عده ای از بازدیدکنندگان خوش طبع وبلاگ حصاروئیه محبوب قلبها طبع شعر آنها گل کرده و اشعار بسیار زیبایی را برای ما در قسمت نظرات ثبت می کنند. حالا ما هم فرصت را غنیمت شمرده و بعضی از این شعرها را برای شماهایی که نظرات سر نمی زنید٬ به اشتراک می گذاریم. البته امیدواریم که مورد پسند همه عزیزان واقع شوند. از دوستان شاعر هم خواهشمندیم تا خود و نوع شعرشان را معرفی کنند تا همه بهره کافی را ببرند.  

شیر بچه ام زنده دل اهل دعا                         ساده گو پر ذوق و شوق بی ادعا
زادگاهم مملو از پاکیزه خو                                عشق گر خواهی برار انجا بجو
مردمانی غیرتی سختی ستا                              خون در رگ گفته اند بی همتا
برزنش نازیده از مردان سخت                             مردمی ساده دل و انگاره رخت

شهرت شهرم به ان سنگش بود                       سنگ جوقن سنگ او بندش بود
گر که قلب پاک باشد یک گهر                           گنج عالم خفته است بر هر گذر
چون بر کشمون کنی سیرو نظر                            "تو بسا حظ میکنی" قول پدر
پسته های سیدعلی در یک قطار                           چون نگین بر حلقه تل حصار

کوله اسپس به پشت اره بدست                    میرود حاجی ما چون لوک مست
زان سرک پر سر صدا ایژ علی                      گرد و خاکش رم دهد خر غلمعلی
کوچه صحرای ما یا پای بید                          همچو گردشگه به پاریس هم نبید
این هوای فصل تابستان ماست                     درک این حال و هوا کار شماست

چون شدی هم محفل مش دانیار                      سوی هفتکو میروی بی اختیار
چای خوردن را رواست اغل علی                 مردخونش همچو قصر لیک کاهگلی
چرخ بزن  دور کفه چاه میرزعلی                  لحظه ای افسار بکش ده فقونعلی
سرخوش ار عقلیست بالا خانه را                       سوی هاجر پر بکش نه کانادا  


کی شود کوشترک مشهورتر ز قیچ                    مسکه مستی اورد اسپار هیچ
چون جوان بودم کوته فکر و خام                          کله پوک اشفته و رنحیده کام
میزدم تیپا بر ان پوسیده مشک                       میکشیدم یقه از کشکول کشک
هرگه امد ان سپار بر سفرمان                             برگرفتی شعف را از چهرمان
ناسزا بر مشک چرکو حرف حال              اختتام مشک اسپار بودی جشن سال
یاد دارم چه نبردی داشتیم                     ما و مشک هم جنگ سردی داشتیم

گفتمش روزی که ای مشک ختن                       خانه یا جای تو باشد یا که من
مشک گفتا یا عزیز پایم کجاست                           عزم رفتن بهر من ایا رواست
تو برو که رفتنت اسان تر است                           خارجه رو خارجه بهتر تر است
مشک ما و عشق ما با این حصار                  عاقبت ما برگزیدیم سوره انا الفرار

چون بگشتیم زان زمین ما دور دور                   اشک از چشمان ربودی سیل نور
کی تو دانی بازی این روزگار                                  روزگاری بس عجیب و باردار
چون که سالی دور گشتم من ز مشک         چون ودا کردم من با کشکول کشک
ناله کردم من بسی از درد خویش                 هر شبی خفتم بدیدم خواب میش
بازها پرسیده ام هان ای دلا                                عشق مشکت بیش یا کربلا

مادرم برخیز و باز کشکت بساب                         تو رها کن لنگ مرغ و ان کباب
من بخوردم مک دونالد و اون نگت                      من ندیدم بهتر از کشک خودت
سالهاست در عشق کشک هی میزنم        از پی ان میش و مشک نی میزنم
میکنم هر شب دعا و راز و ناز                            ای خدا بازم بگردان مشک ناز
کی شود کوشترک مشهور تر ز قیچ                مشک ده ما را خدا نه پیچ  و پیچ

دلش می خواست برف ببارد اما.....

زمستان است و فصل سرما٬ انتظار برف و باران می رود. هر چند امسال نسبت به چند سال اخیر خوشبختانه بارندگی های خوبی داشته ایم٬ اما امید می رود در این یکی دو ماه آینده نیز باز هم شاهد باران های بیشتری باشیم تا ان شائالله بهاری سرسبز داشته باشیم.همین سرمای هوا و اندکی ابر های تیره آسمان شهربابک٬ اندک دانه هایی از برف و به اصطلاح سرماریزک را به زمین فرو ریخت و گویی همه انتظار داشتند تا شاهد یک برف زمستانی باشند٬ چرا که سالها نباریدن برف دلها را تنگ کرده تا کوه و دشتی سپید را نظاره گر باشیم. دلش می خواست برف ببارد اما همه چیز بسرعت تمام شد حتی زمین و قله کوهها هم سپید نشد.اندکی برف و سرماریزک . بارانی هم که در کار نبود. 

 

به امید روزهای برفی

بلوار حصاروئیه

    

photo by H.allahdini 

 ماه ها از گذشت خاک ریزی و زیر سازی ورودی حصاروئیه که ظاهرا قرار است بلوار شود٬ می گذرد. حالا عده ای مشغول جدول کشی این بلوار می باشند. هرچند که چند ماه قبل یک بار قسمتهایی از آن جدول کشی شد اما به دلایل نامعلومی دوباره تخریب شد. گویی اشتباهتی صورت گرفته بود و طرح آن عوض شد. هرچند که باز هم معلوم نیست اینبار چه اتفاقی بیافتد. اما در هر صورت امیدواریم که با تلاش و پیگیری شورا و همچنین دهیاری محترم روستا تسریع بیشتری در این کار صورت پذیرد و شاهد آسفالت شدن این بلوار باشیم تا حداقل روستایمان ورودی زیبایی داشته باشد.البته این کش و قوس ها اگرچه برای اهالی آب ندارد اما شاید برای بعضی ها نان داشته باشد.

چغندر ۱۰ کیلویی

      

برداشت چغندر های ۱۰ کیلویی در زمین های کشاورزی حسین آباد خانعلی معروف به سرده. حبیب اله الله دینی امسال در زمینهای کشاورزی خود موفق به برداشت چغندرهایی به وزن ۱۰ کیلوگرم شد. گفتنی با توجه به اینکه آب و زمین شور این منطقه٬ سازگار با کاشت و برداشت چنین محصولاتی می باشد. در گذشته هم زردک و چغندرهایی با وزنی نزدیک به ۱۰ کیلو از این زمینها برداشت شده است.

۱۰ درجه زیر صفر

بالاخره آن زمستانی را که منتظرش بودیم از راه رسید. حالا هوا بشدت سرد شده و آب با تمام وجود یخ می زند. دمای هوا در سردترین زمانهای شب به ۱۰ درجه زیر صفر رسید.لوله های آب بقدری یخ زده که در بعضی جاها حتی تا غروب هم باز نشد. دستگاه شیر دوشی بعضی خانه ها هم یخ زد و برای دوشیدن گاوها روشن نشد و عده ای مجبور شدند با دست گاوها را بدوشند. حالا بعد از یک هفته از شروع زمستان ٬ اثرات زمستان واقعی نمایان شده است. البته امیدواریم که این سرما و یخبندان باعث گرفتاری جدی در زندگی روستائیان نشود.هرچند که شکر خدا روستائیان با بر خورداری از نعمت گاز دیگر مشکلات تهیه سوخت و گرم کردن خانه ها را ندارند.

پاییز و زمستانی گرم و بهاری اما بارانی

 

photo:H.allahdini

  دیروز نیز شهربابک و مناطق اطراف شاهد بارش باران بود. هوای لطیف بهاری در فصل زمستان همراه با بارش باران اهالی را تا حدودی به تعجب وا داشته است. گویی تجربه چنین هوایی را در این چند سال٬ آنهم در این موقع از سال نداشته اند ٬ چیزی که به ندرت اتفاق می افتد. 

با اینکه حدود ۱۰۰ روز از شروع پاییز می گذرد و یک هفته ای هست که زمستان را پشت سر گذاشته ایم اما هوایی گرم و بهاری را می گذرانیم به گفته اهالی روستا و بخصوص مسن تر ها امسال هوا دمایی متعادل تر نسبت به سالهای گذشته داشته است. به گفته آنها هرساله از اوایل آبان ماه آب یخ میزده و هوا نیز سردتر بود که امسال نه تنها آب یخ نزده بلکه سرمای هوا نیز متعادل بوده است.با این حال پاییز و زمستان امسال شاهد بارشهای بسیار خوبی بودیم  و امید می رود که تا پایان زمستان نیز از نزولات آسمانی برخوردار باشیم. 

 

به امید بهاری سبز

پیاده روی بانوان

از آنجایی که ورزش کردن یکی از رموز سلامتی می باشد و تاکید زیادی بر آن شده ٬ تقریبا همه به نحوی سعی می کنند خود را با ورزش بیگانه ندانند و تا جایی که برایشان امکان دارد حداقل هفته ای چند ساعت و یا حتی چند دقیقه به ورزش بپردازند. هر چند که عده ای هم به صورت حرفه ای و مداوم ورزش می کنند و این امر برایشان عادت شده است. 

 

اهالی حصاروئیه هم از این قاعده استثنا نیستند هر چند گرفتاری ها و مشغله های فراوان روستا وقت زیادی برایشان نمی گذارد اما باز هم از همین اندک فرصت ها استفاده می کنند. والیبال و فوتبال از جمله سرگرمی های جوانان روستاست . به تازگی هم بانوان روستا ورزش پیاده روی را انتخاب کرده اند و این نشان می دهد که آنها نیز برای سلامتی خود ارزش قائل هستند. حدود ده تا دوازده نفر از بانوان روستا بعد از ظهرها ساعت ۱۳ تا ۱۴ مسیر حصاروئیه تا سرده را به صورت رفت و برگشت پیاده روی می کنند که علاوه بر تندرستی جویای احوالات یکدیگر نیز می شوند و با هم گپ و گفتی نیز دارند. امیدواریم که این روند همچنان ادامه داشته باشد. تا افرادی سالم و با نشاط در جامعه داشته باشیم. 

 

به امید داشتن جامعه ای سالم ٬ با نشاط و شاداب

یلدا مبارک

یکی از آداب و رسوم رایج در سرزمین ایران، مراسم شب آخر آذر ماه و یا شب چله است که بلندترین شب سال به شمار می رود، این شب یلدا نامیده شده است. یلدا یک واژه سریانی است به معنی زایش و تولد است. بنابر عقیده ایرانیان چون در روز قبل از شب یلدا خورشید کمتر می تابد و در ضعیف ترین موقع خود قرار دارد شدت سرما زیاد است. 

 

 بنابراین باید الهه گرمی و نور خورشید دوباره متولد شود تا جهان دوباره در اثر پرتو تابش آن گرمتر شود و بدین جهت در چنین شبی ایرانیان گرد هم می آمدند و تا نزدیکی صبح برای تولد دوباره خورشید دعا می کردند و با روشن کردن آتش این دو روشنایی(خورشید و الهه گرمی) را برای غلبه بر اهریمن تاریکی و ظلمت یاری می کردند.بنابراین جشن شب زنده داری یلدا اقدامی بوده برای مهر یا ایزد روشنایی در جنگ با اهریمن ظلمت و تاریکی.  

 

حالا ایرانیان در شب یلدا دور هم جمع می شوند و این شب را که بلند ترین شب سال است جشن میگیرند و معمولا همگی خانه بزرگترین فرد فامیل می روند و شبی به یاد ماندنی را سپری می کنند. انواع آجیل و میوه٬ بخصوص هندوانه و انار از از خوردنی های شب یلداست. معمولا فال حافظ نیز در شب رسمی دیرینه و کهن است که ایرانیان انجام می دهند. 

 

یلدا بر ایرانیان مبارک

سجاد حصاروئیه به روایت تصویر

     

 

 

     

photos by hosein allahdini

دبستان سجاد حصاروئیه

دبستان سجاد حصاروئیه حالا دیگر از آن رونق گذشته اش خبری نیست. زمانی ۷۰تا ۱۰۰ دانش آموز داشت و حالا این تعداد فقط به ۷ دانش آموز رسیده است.۱نفر کلاس اول٬ ۱ نفر کلاس دوم٬ ۲نفر کلاس سوم و ۳ نفر کلاس پنجم.دیگر آن شور و شوق کودکانه و بازی های دوران خوش بچگی حال و هوای گذشته را ندارد.  

 

تنها ۲ معلم در این دبستان  مشغول به کارند. آقای غلامعباس ابراهیمی که مدیر مدرسه هم می باشد و خانم صدیقه محمودی آموزگارانی هستند که مشغول تدریس در دبستان سجاد می باشند. آقای ابراهیمی پایه دوم و سوم را تدریس می کندو خانم محمودی  پایه های اول و پنجم را تدریس می کند و این دبستان هیچ دانش آموز کلاس چهارمی ندارد.

 

پای صحبتهای آقای ابراهیمی که بنشینی حرفهای زیادی برای گفتن دارد.هوا سرد است و روستا هم از نعمت گاز برخوردار است ولی دانش آموزان همچنان پای بخاری های نفتی قدیم با سرما و درس و مشق دست و پنجه نرم می کنند. البته که علمک گاز هم برای مدرسه نصب شده ولی از لوله کشی گاز و استفاده از بخاری های گاز سوز خبری نیست. قبض های آب و برق و تلفن همچنان روی هم تل انبار شده و خبری از پرداخت آنها نیست. باز هم جای شکرش باقیست که سازمانهای مربوطه خدمات خود قطع نکرده اند.  آقای ابراهیمی صحبتهایش را ادامه می دهد و می گوید که این مدرسه سرانه آموزشی ندارد٬ خرج کرد مدرسه هم از جیب خود معلمان و یا دانش آموزان است. از دهیاری هم گله می کند و می گوید از طرف آنها هم هیچ بودجه ای به مدرسه اختصاص داده نمی شود. 

 

حالا که این دانش آموزان و اولیای آنها صدایشان بجایی نمی رسد باید دید که سرنوشت آنها به کجا خواهد رسید؟  آیا بایستی اینگونه مظلوم واقع شوند؟ همه ما از خطرات بخاری های نفتی آگاه هستیم و می بینیم که هرساله چه تعداد قربانی می گیرند؟ امیدواریم حالا که مدرسه گاز هم دارد هر چه زودتر این بچه ها نیز از خدمات آن بهره مند شوند. همچنین امیدواریم آموزش و پرورش هم گوشه چشمی به دبستان سجاد حصاروئیه داشته باشد و آن را تافته جدا بافته نداند تا دبستان سجاد هم با بودجه ای که به آن تعلق می گیرد بتواند حداقل امکانات و وسایل کمک آموزشی و سایر نیازمندی های دانش آموزانش را تامین کند. در پایان جا دارد که از زحمتها و تلاشهای بی شائبه آقای ابراهیمی و خانم محمودی تشکر فراوان داشته باشم.

امیدوارم که با تلاش و پیگیری های این عزیزان و همکاری آموزش و پرورش شهرستان شهربابک کمبودها جبران شود و نواقص برطرف شود تا حقی ازین دانش آموزان ضایع نشود و دینی بر گردن کسی باقی نماند. 

 

گردآوری اطلاعات: حسین الله دینی

این گرگ سالهاست که با گله آشناست

با فرا رسیدن هوای سرد پاییزی در شهربابک دامداران گوسفندان خود را دیگر بیرون نگه نمی دارند و آنها را در آغل های زمستانی نگه می دارند. اما هنوز بعضی افراد گوسفند های پرواری خود را در آغل های بهاری نگه می دارند٬ و از آنجایی که از گوشت این گوسفندان بهره برداری می شود٬ اعتقاد دامدار بر این است که اگر جای گوسفند عوض شود باعث لاغر شدن آن می شود و این هوای بیرون هنوز برای او خنک تر است. اما از آنجایی که خیلی توجهی به امن بودن جای آنها نمی شود٬ خطراتی آنهم در این هوای سرد آنها را تهدید می کند.  

 

مدت هاست گرگهای گرسنه بیابان به طمع بدست آوردن غذایی به آغل گوسفندان در روستاها حمله می کنند. اهالی روستای حصاروئیه نیز از خسارات حمله گرگها در امان نبوده اند و متاسفانه تعداد افراد زیادی متحمل خسارت شده اند. حسین محمد فرج٬ خانواده علی اکبر٬محمد رضا حاج علی ٬ علیرضا محمد قنبر٬ محمد امر الله٬ خانم صغرا نادعلی از جمه کسانی بوده اند که در این یک ماه اخیر دچار خسارت شده اند و حداقل از هر کدام یک گوسفند توسط گرگ دریده شده است. 

 

 امیدواریم با رعایت کامل نکات ایمنی جلوی اتفاقات بعدی گرفته شود تا روستائیان بیچاره بیش از این ضرر و زیان نکنند. به گفته اهالی این گرگ ها آنقدر خیره سر شده اند که دیگر از روشنایی روستا ترسی ندارند و بی محابا شبانه به گوسفندان ده حمله می کنند. 

 

منبع خبر:حسین الله دینی

امروز هم بارانی است

هم اکنون(ظهر دوشنبه ساعت۱۳.۳۰) هوای شهرستان شهربابک بارانی است و حدود ۲ ساعتی می باشد بارش باران٬ نزول رحمت الهی در حال باریدن است و طراوت خاصی به این منطقه داده است.اهالی روستای حصاروئیه نیز هم اکنون شاهد بارش باران هستند. دامداران گوسفندان خود در آغل جا کرده اند و مرتب جهت وزش باد و ابرها را دنبال می کنند. تجربه ثابت کرده است هر گاه باد از روی کوه حصاروئیه(جنوب) بوزد و ابر از طرف شهربابک(غرب) بیاید٬ بارانهای خوب و ادامه داری را شاهد هستیم. امیدواریم که این بارش نیز ادامه داشته باشد تا هم پاییز و زمستانی برفی و بارانی داشته باشیم و هم سال آینده را سالی سرسبز و با برکت پیش رو داشته باشیم. 

منبع خبر: حسین الله دینی

استفاده صحیح از گاز در هوای سرد

 

حالا حدود یکسال است که روستای حصاروئیه از نعمت گاز برخوردار شده است. هرچند که دیگر مشکلات گذشته برای تامین سوخت تمام شده و دیگر روستائیان دغدغه تهیه سوخت و گرم کردن خانه های خود را ندارند٬ اما استفاده صحیح از گاز و وسایل گاز سوز امری مهم و حیاتی است که اگر خدای ناکرده در این زمینه سهل انگاری صورت پذیرد ممکن است به قیمت جان انسانها تمام شود. حالا با سرد شدن هوا مدتی است که استفاده از وسایل گاز سوز در روستا ها زیاد شده است. امیدواریم روستائیان عزیز با رعایت نکات ایمنی٬ بخصوص در مورد اتصالات و اطمینان از سالم بودن دود کشها و لوله های بخاری موجبات یک زندگی آرام و بی دردسر را فراهم کنند. 

 

در اینجا لازم می دانم تعدادی از نکات ایمنی را در این زمینه به اطلاع  عزیزان برسانم: 

 

۱- رفتار صحیح در منزل در ارتباط با وسایل گازسوز بهترین فرایند آموزش و کاربرد این وسایل توسط کودکان خواهد بود
۲- با ظروف سنگین به وسایل گازسوز ضربه وارد نیاورید
۳- وسایل گازسوز را در مسیر کوران هوا و جریان باد قرارندهید
۴- از سررفتن غذا برروی اجاق گاز جلوگیری کنید
۵- از قراردادن اشیاو البسه قابل اشتعال در مجاورت بخاری و سایر وسایل گازسوز جلوگیری کنید
۶- بازرسی اتصالات و بست های مربوط به لوله های گاز را حتما انجام دهید
۷- برای آزمایش نشت گاز هرگز از شعله کبریت استفاده نکنید
۸- در نظافت مشعل های اجاق گاز و سایر شعله پخش کن های گازی دقت کنید
۹-آبگرمکن گازی و سایر وسایل گازسوز را در حمام نصب نکنید
۱۰- دقت کنید بخاری گازی همیشه با شعله آبی بسوزد
۱۱- در صورت استشمام بوی گاز فرا شیر گاز را ببندید
۱۲- در صورت استشمام بوی گازاز روشن کردن لامپ - کبریت - فندک خودداری کنید و فیوز اصلی برق را قطع کنید
۱۳- حتما یک کپسول اطفای حریق در منزل داشته باشید
۱۴- برای آزمایش و بازرسی اتصالات وسایل گازسوز از کف آب و صابون استفاده نمایید

نخستین باران پاییزی

 

 

نخستین باران پاییزی دیروز و دیشب در شهربابک و روستاهای اطراف بارید. حدود ۲ تا ۳ ساعتی بارش باران به همراه رعد برق و طوفان٬ حال و هوایی دیگر به منطقه شهربابک داد و تا حدودی باعث خوشحالی کشاورزان و دامداران شد. هرچند که با خشکسالیهای اخیر این باران ها به جایی نمی رسد و تقریبا اکثر دامداران بیشتر گوسفند های خود را فروخته اند ٬ اما باز هم بارش باران علاوه بر تلطیف هوا٬ سبب آرامش و خوشحالی همه مردم می شود. امیدواریم که باز هم شاهد بارش های بیشتری باشیم تا سالی پر آب و سر سبز داشته باشیم.

قرمه

 

 

    

 

پاییز است و یکی دیگر از رسوم روستائیان و دامداران قرمه کردن است. قرمه تاریخی بسیار قدیمی دارد یکی از راههایی که روستائیان از زمانهای بسیار قدیم برای نگهداری گوشت و چربی حیوانات بکار می بردند. گوشت را به همراه چربی های خود گوسفند در ظرفی مسی سرخ می کردند و نمک زیادی به آن می زدند و آن را در شکمبه گوسفند نگهداری می کردند و تا اوایل خرداد ماه نگهداری می کردند و البته این بستگی به تعداد گوسفندانی که سر می بریدند و همچنین تعداد اعضای خانوار ها هم داشت. پدیده ای که حالا به دست فراموشی سپرده شده و دیگر اکثر خانواده ها گوشت تازه را در یخچالها نگهداری می کنند و دیگر خبری از آن شکمبه ها و سقدو ها نیست. البته لذتی که در قرمه هست هرگز در گوشت های دیگر نیست.  

برای عکسهای بیشتر از سالهای قبل اینجا مراجعه کنید.

جو درو پاییزی

  

       این روزها کوچه پس کوچه های حصاروئیه بخصوص کوچه های آسفالت شده با جوهای سبزی که تازه درو شده اند مفروش شده است. آری تنها خرداد و  تیر نیست که فصل درو است بلکه پاییز و بخصوص آبان ماه هم فصل درو نوع دیگری از محصولات کشاورزی می باشد. جو بلی جو، معروف به جو ترش، در نیمه های مرداد ماه می کارند و این ماه درو می کنند تنها حدود 3 ماه بر زمین است و این تنها تفاوت با جویی است که در خرداد و تیر درو می کنند. 

 

       این نوع جو بدلیل اینکه هوا سرد و روزها کوتاه می باشد بر زمین خشک نمی شود و بعد از درو در آفتاب روزهای کوتاه پاییزی روی زمین پهن می شود و کشاورز در طول روز آن را جابجا می کند تا اندکی خشک شود و سپس آن را با کمباین های کوچک کاموا می کند و تنها دانه از آن جدا می شود و این در حالی است که کاه آن را هرگز نمی توان به صورت ریز و خورد شده درآورد که دلیل آن تنها خشک نشدن کامل ساقه آن می باشد و تازه بایستی جو بدست آمده را نیز چند روز در آفتاب خشک کرد تا بعد از آن قابل استفاده برای دام ها و احشام باشد.