حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

نخستین باران پاییزی

 

 

نخستین باران پاییزی دیروز و دیشب در شهربابک و روستاهای اطراف بارید. حدود ۲ تا ۳ ساعتی بارش باران به همراه رعد برق و طوفان٬ حال و هوایی دیگر به منطقه شهربابک داد و تا حدودی باعث خوشحالی کشاورزان و دامداران شد. هرچند که با خشکسالیهای اخیر این باران ها به جایی نمی رسد و تقریبا اکثر دامداران بیشتر گوسفند های خود را فروخته اند ٬ اما باز هم بارش باران علاوه بر تلطیف هوا٬ سبب آرامش و خوشحالی همه مردم می شود. امیدواریم که باز هم شاهد بارش های بیشتری باشیم تا سالی پر آب و سر سبز داشته باشیم.

قرمه

 

 

    

 

پاییز است و یکی دیگر از رسوم روستائیان و دامداران قرمه کردن است. قرمه تاریخی بسیار قدیمی دارد یکی از راههایی که روستائیان از زمانهای بسیار قدیم برای نگهداری گوشت و چربی حیوانات بکار می بردند. گوشت را به همراه چربی های خود گوسفند در ظرفی مسی سرخ می کردند و نمک زیادی به آن می زدند و آن را در شکمبه گوسفند نگهداری می کردند و تا اوایل خرداد ماه نگهداری می کردند و البته این بستگی به تعداد گوسفندانی که سر می بریدند و همچنین تعداد اعضای خانوار ها هم داشت. پدیده ای که حالا به دست فراموشی سپرده شده و دیگر اکثر خانواده ها گوشت تازه را در یخچالها نگهداری می کنند و دیگر خبری از آن شکمبه ها و سقدو ها نیست. البته لذتی که در قرمه هست هرگز در گوشت های دیگر نیست.  

برای عکسهای بیشتر از سالهای قبل اینجا مراجعه کنید.

جو درو پاییزی

  

       این روزها کوچه پس کوچه های حصاروئیه بخصوص کوچه های آسفالت شده با جوهای سبزی که تازه درو شده اند مفروش شده است. آری تنها خرداد و  تیر نیست که فصل درو است بلکه پاییز و بخصوص آبان ماه هم فصل درو نوع دیگری از محصولات کشاورزی می باشد. جو بلی جو، معروف به جو ترش، در نیمه های مرداد ماه می کارند و این ماه درو می کنند تنها حدود 3 ماه بر زمین است و این تنها تفاوت با جویی است که در خرداد و تیر درو می کنند. 

 

       این نوع جو بدلیل اینکه هوا سرد و روزها کوتاه می باشد بر زمین خشک نمی شود و بعد از درو در آفتاب روزهای کوتاه پاییزی روی زمین پهن می شود و کشاورز در طول روز آن را جابجا می کند تا اندکی خشک شود و سپس آن را با کمباین های کوچک کاموا می کند و تنها دانه از آن جدا می شود و این در حالی است که کاه آن را هرگز نمی توان به صورت ریز و خورد شده درآورد که دلیل آن تنها خشک نشدن کامل ساقه آن می باشد و تازه بایستی جو بدست آمده را نیز چند روز در آفتاب خشک کرد تا بعد از آن قابل استفاده برای دام ها و احشام باشد.

هر کجا مار است آنجاست مال

 

از قدیم این ضرب المثل ها و اشعار را شنیده ایم. مار روی مال می خوابد٬ هر کجا مار است آنجاست مال و یا این بیت زیبای خواجوی کرمانی: 

 

گر گنج طلب میداری از مار مترس ای دل                  ور خرمن گل خواهی از خار مترس ای دل 

 

 گفتن اینها بهانه است برای اینکه چندی پیش در پدیده ای نادر باخبر شدیم در یکی از خانه اهالی روستای حصاروئیه تعداد زیادی مار پیدا شده که همه آنها ظرف مدت یکی دوهفته نمایان شدند که به شکر خدا آسیبی هم به اهالی خانه نرساندند.  

حدود ۲۱ بچه مار که طولی حدود بیست سانتیمتر داشتند و ظاهرا مشخص هم نشد که از کجا وارد خانه شدند ٬ ظرف مدت ۱۰ تا ۱۵ روز در اتاقهای خانه یکی از اهالی روستا بتدریج پدیدار شدند و تا حدودی باعث ترس و وحشت صاحب خانه هم شدند. البته بایستی خاطر نشان کرد که دیوار های سنگی خانه های روستایی مامن مناسبی برای زندگی انواع و اقسام مختلف جانوران می باشد که مار ها نیز از این قضیه مستثنی نیستند و مکان مناسبی برای تخم گذاری و تولید مثل آنها می باشد. در چند سال اخیر نیز هجوم مارها به خانه یکی دیگر از اهالی روستای حصاروئیه منجر به مهاجرت آنها از روستا شد. 

 

 حال باید دید آیا واقعا در این خانه ها گنجی نهفته است و یا اینکه مار و مال تنها یک افسانه است و قدیمی ها فقط برای اینکه گنج هایشان در امان بمانند می گفته اند که نزدیک گنجشان ماری بزرگ خفته است تا شاید از غارت دیگران در امان بماند.

هر که بامش بیش گل اندودش بیش

                                            

                             

 

                            

سالهای سال است که انسان در خانه های خشت و گلی زندگی می کند و برای حفظ و حراست از آن روشهای مختلفی را به کار می بندد.یکی از راههای نگهداری این خانه های گلی جلوگیری از آسیب رسیدن به پشت بام آنهاست که هر چند سال یک بار این کار انجام می شود به و آن گل اندود می گویند.کاه درشت و یا همان سیفال خودمان را با خاک لا قاطی می کنند و به صورت دایره وار درست می کنند و داخل آن آب می ریزند تا خوب خیس بخورد و گل شود.   

 

شروع کار از اینجاست:

 یک یا چند روز قبل به دنبال کارگر و استاد باید باشی، برای پشت بامهای بلند بایستی داربست ببندی تا بالا ریختن گل آسانتر باشد یکی دو کارگر گل بالا میریزند و یکی دونفر هم گلها را بر روی پشت بام جابجا می کنند تا به دست استا برسد و با ماله ای که بدست دارد لایه ای از گل را بر روی پشت بام بمالد. معمولا این کار را فصل پاییز و به ویژه در آبان ماه انجام می دهند که بدلیل خنکی هوا مانع از بین رفتن کاهگل بر اثر گرما می شود.حداقل ۷ تا ۸ کارگر نیازمندبرای اندود کردن یک خانه ۵ تا ۶ اتاقه هستند٬ تنها پذیرایی از کارگران بعد از صبحانه اول صبح٬ یک لیوان چای است که اندکی خستگی کار را میگیرد. هر چه به ظهر نزدیک تر می شویم گرمای ظهر و شدت خستگی رمق از دست و پای کارگران می گیرد و کار برای خوردن نهار و اندکی استراحت تعطیل می شود.   

 

 معمولا صاحب خانه بهترین نهار خود را برای کارگران آماده می کند. بعد از صرف نهار دوبار با یک "یا علی" کار شروع می شود و تا غروب ادامه دارد که معمولا گل اندود کل خانه نیز تمام می شود  و به نظر می رسد که باید گفت "هر که بامش بیش٬ گل اندودش بیش". اکثرا دستمزد خود را نیز قبل از خشک شدن عرقشان دریافت می کنند تا اندوخته امروز خود را تقدیم خانواده کنند.    

 اما امروزه دیگر از این حال و هوا خبری نیست دیگر کسی با بیل گل بالا نمی ریزد.از آنجایی که بشر روز به روز با پیشرفت جوامع  و بهره گیری از تکنولوژی سعی در بهره گیری از آن را دارد تا به گونه های مختلف آرامش و راحتی را به زندگی خود بیاورددر اینجا هم بعد از آماده شده کاهگل، با بیل تراکتور در عرض چند دقیقه گل ها بر روی پشت بام ریخته می شود و فقط با یکی دو کارگر و چند استای ماله کش، گل اندود خانه در عرض یکی دو ساعت تمام می شود. دیگر به جای کارگران باید تعداد استاها را زیاد کرد. البته که گذشته لذتی دو چندان داشت.