حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

یاد آور شادی ها

رسول فرزند کل حبیب٬ پدرش بهلول شهربابک٬ او مردی شوخ طبع و رک و بی پرده بوده و بسیار حاضر جواب خیلی ها از نیش و کنایه های زبانش در امان نبوده اند حکایتهای زیادی هم از او نقل شده است . و شاید دیگرانی هم ساز و دهل می زدند اما این چیز دیگری بود . از بس سالهای متمادی در سازش دمیده بود چشمانش همیشه سرخ و کم سو شده بود. تنها چهره ای نیمه روشن از او در ذهنم نقش بسته آنهم با آن سازی که در دهان داشت شبی در یک مراسم عروسی در روستایمان. فرزندش رسول هم کمکی پدرش در جشنها و آوازها بود هر چند به شهرت پدر نرسید اما برای خود نامی دست و پا کرده است٬ رسول کل حبیب. 

 

 آنچه امروزه از دست رفته٬ گرما و شیرینی ساز دهنی کل حبیب است که جماعتی را شاد می کرد و تا مدت ها خاطره آن در ذهن ها باقی می ماند. چیزی که امروزه با پیشرفت علم و تکنولوژی جای خودش را به ارگ و گیتار و آنهم موسیقی های پاپ و کلاسیک داده است. آنچه که امروزه مورد پسند جوانهاست اما پیرها و کهنسالها هنوز هم در عروسیها از مردی یاد می کنند که تنها از او خاطره دارند ساز و دهلش زبانزد خاص و عام بوده است.و حالا همه از او به نیکی یاد می کنند. مطمئنا شما از  او بیشتر می دانید از خاطرات  و حکایتهای او بیشتر شنیده اید ما بی صبرانه منتظریم از رسول و پدرش بیشتر بدانیم روح کل حبیب شاد یادش گرامی باد.

ابوذر حادثه آفرید

دو سه روز پیش نزدیک غروب در حالی که روز به پایان می رسید محمد علیخانی٬فرزند امرالله زمانی که سوار بر الاغ همراه گوسفندانش از بیابان بر می گشت و  نزدیک خانه بهداشت روستا بر روی آسفالت راهی خانه بود ناگهان به هوا پرتاب می شود و ثانیه هایی دیگر بر روی زمین فرود می آید دردی شدید در پایش احساس می کند آنگاه که به خود می آید متوجه می شود که استخوان پایش شکسته و همچنین پای الاغش نیز می شکند. بلی ابوذر حیدری و یاسر محمد یوسف دو نفری بودند که سوار بر موتور باعث به وجود آمدن این حادثه شدند هرچند که خوشان نیز دچار جراحت هایی سطحی شدند. 

 

 آهای ابوذر خان شما که تا چند هفته پیش قهرمان بودی حالا چرا باید اینقدر سرعت داشته باشین تا هم جان خودتون و هم جان پیرمردی چون محمد امرالله را به خطر بیاندازی؟اگر به خودتون رحم نمی کنید لا اقل به این پیرمرد و پیر زن هایی که توی کوچه خیابانهای روستا در حال رفت آمد هستند٬ رحم کنید. هنر نیست که توی کوچه های حصاروئیه سرعت برین. اگه اینقدر مردین برید پیست موتور سواری.