حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

آتش در تغلیظ مس میدوک

 خبرها حاکی است روز چهار شنبه حدودا ۱۰ صبح  کارخانه تغلیظ مجتمع مس میدوک شهربابک  در پی سهل انگاری یکی از پیمانکاران دچار حریق شد . گر چه خوشبختانه  صدمات جدی به کارخانه وارد نگردید اما در هر صورت صدماتی به برخی تجهیزات وارد شد .آتش سوزی گویا در اثر جوشکاری نزدیک دیوارهای سایت بوده و پشم شیشه ای که جهت عایق کاری در دیوار بوده آتش گرفته و خساراتی به بار آورده است. انشاء الله که جدی نباشد و این معدود آبادانی که در شهرمان است و باعث رونق بیشتر شهر شده و خواهد شد از بین نرود هر چند که تا کنون سهم شهرمان از این ثروت الهی چندان مشهود نبوده اما باز هم هستند افرادی که از این راه امرار معاش می کنند ، به آنها خسته نباشید می گوییم. راستی هیچ ضرر جانی به کسی وارد نگردیده و نیروهای اتش نشانی از خاتون آباد و شهربابک در مهار آن کمک نمودند. باز هم جای شکرش باقی است. از آن ترسیم که همین را هم در اثر سهل انگاری از دست بدهیم و خانواده های کثیری از کار بیکار شوند و هزار گرفتاری به بار آید. البته اگر این را از دست بدهیم ذوب مس خاتون آباد همچنان مقتدرانه به دود کردن ادامه می دهد دودش هم که تا مس میدوک میرسد اگر کسی بیکار شد زیر دودش بشیند و ذرات مس آن را بشمرد یا جمع آوری کند و به کارخانه بفروشد اینم یه راه پولدار شدن، حالا بگین کار نیست.

زه و زه کشی

 

همه ساله در این ایام با شروع فصل زه و زه کشی کار دامداران عزیز و زحمتکش زیاد شده و علاوه بر گرفتاریهای روزمره با مشکلات جدیدتری نیز روبرو هستند معمولا گوسفندان از اوایل بهمن ماه شروع به زایمان می کنند و تا اواخر اسفند ادامه دارد. درست کردن کوز و کرم(به ضم ک)٬وردار کردن ناوردارا٬ درست کرن زندان برای ناوردارا٬پا کردن بره ها در دو نوبت صبح و عصر و خلاصه هر کار دیگه ای که فکر کنید. 

 

 اونهایی که زمستونا ٬فصل زه سر آغل بودند خوب می دونند که چی میگم و چه زحمات زیادی وجود دارد٬ تازه شبا باید با چراغ موشو بری تو آغل ببینی کدوم میش میخواد بزاد حالا باید کمکش کنی و بعدش برشو شیر بدی تا غش نکنه و اگه ورش نداشت بندازیش تو زندون یا دستاشو ببندی یا بهش جداگونه جو بدی٬ شاید وردار شد. معمولا تا آخر اسفند سعی می کنند که همه میشا وردار بشند تا وقتی گله میره برپی مشکلی نباشه البته اگه بازم برف و بارون بیاد و علف بشه نه مثل این چند سال گذشته.شما هم خاطرات سر آغل را برای ما تعریف کنید تا اونایی که ندیدند بفهمند قدیما چه زحمتهایی کشیده میشده و روزای سخت و اما شیرین و به یاد ماندنی رو داشتین. 

  

پارک کودکان حصاروئیه رو بهبودی اما...

  

همانطور که در بخش پیگیری یک خبر خدمت شما عرض کردم که آقای سیروس نجفی قول مساعد داده اند با رایزنی مسئولین ذی ربط مشکل فضا سازی پارک روستا حل خواهد شد خوشبختانه این وعده دهیار محترم روستا عملی شده و کار جدول کشی آن به پایان رسیده و تنها کف آن مانده انهم ان شاءالله به زودی حل خواهد شد اما ذکر چند نکته به نظرم ضروری میباشد .نخست آنکه می شد فضایی بازتر در نظر گرفت و اینقدر جدولها چسبیده به وسایل نباشد که باعث آسیب کودکان شود. دوم اینکه حتما جایی برای کاشت چندین اصله درخت از انواع مختلف در نظر گرفته شود تا در تابستان گرما نیز کودکانمان را اذیت نکند٬ سوم اینکه حتما با نصب یک شیر آب مشکل آب آشامیدنی این عزیزان حل شود و در آخر اینکه از زحمات همه عزیزان دست اندرکار تشکر و قدر دانی نموده و برایشان آرزوی موفقیت می نماییم. 

 

        

نخستین برف زمستانی

 

بارش نخستین برف زمستانی چهره شهرستان شهربابک را سفید پوش کرد. بارش برف که از نیمه شب گذشته آغاز شد و تا اوایل صبح ادامه داشت چهره ای واقعا زمستانی به منطقه داد و باعث خوشحالی کشاورزان و دامداران شد. امروز اهالی روستای حصاروئیه در همان ساعات اولیه صبح برفها از روی پشت بام منازل و خانه هایشان پارو کردند تا آسیبی به آنها نرسد و وبچه ها نیز که مدتها بود برف را ندیده بودند با شور و شوقی وصف ناپذیر در برف بازی کردند و آدم برفی درست کردند. همچنین دامداران نیز گوسفندان خود را در آغل نگه داشته و راهی بیابان نشدند هم اکنون سرمای شدیدی بر منطقه حاکم می باشد و آجیل و تخمه و چای پا منقل حسابی می چسبد. به گفته ساکنان روستا حدود ۷ تا ۸ سانتیمتر برف بر زمین نشسته است. 

     

   

 

عکسها مربوط به برف پارسال میباشد.

دو قطعه شعر برای جام نوروزی

در زیر دو قطعه شعر از طرف وبلاگ غرب خاطره ها برای جام نوروزی حصاروئیه سروده اند که خواندن آنها خالی از لطف نیست با تشکر از این دوست عزیز و همسایه هرچند که قطعه شعر دوم ایشان کمی رنگ و بو نیز دارد. 

 

سلامی      چو   بوی    خوش   آشنایی          بدان      مردم      دیده        روشنایی
باز برمی دمد خورشید   سپیده   دمان    فرودین            نسیم دست نوازش می کشد بر سر زمین  

  بوی  بهار می خواهد  پیچیدن در کوچه   باغ ها             دشت هم بخواهد پوشید پیرهن گلدار رنگین
باده  شوق  خنده ها  خواهد  زد  در  جام  دل ها            جان پر خواهد گشت ز شور و شادی دیرین
به  میدانگه  بازی  باز  انجمن  می کنند  دوستان            تا که جاودانه بماند این رسم  نیک و آن آیین
بازیهای کهن  در جلوه  نو  خواهند آمد  به بازار              زگردش روزگار ست و حکم باشد این چنین
حصاروئیه  خواهد  گشت  باز میزبان  جامی دگر            فوتبال بهانه  بگردد تا دوستی ها بگردند بهین
به همت می کوشند دست  اندرکاران  در  این  کار      تیم ها به دعوت خواهند آمد سوی پیکار سنگین
زمین خاکی حصاروئیه سبز گردد زحضور جوانان              گلهای رنگ به رنگ بسیار آیند و گلهای رنگین
جوانان حصاروئیه کاری سخت گرفته اند به گردن         بهر تهیه و تدارک کار عرق بسا می آید بر جبین
بهر برنامه ریزی بباید به هم آرند زمین و زمان را             در انجام هر مرحله دو صد اسب باید شود زین
تیمها تا قدم بگذارند به  میدان بازی، هزار کار باید          بهر هر بازی از نو باید مهیا کنند خط های زمین
توپ و تور و خط کشی ها  هم  باید  بیایند  در  کار        که تیم ها  همه از بهر بازی می آیند نه تمرین
حصاروئیه پرمی شود زحضور ورزشکارو دوست           بر همت بلند دوستان درود و کامشان باد شیرین
نوروز خجسته است  و بدین  آئین هم گردد  همایون      تا که شادی آید در دل ، غم  هم بگردد کمترین
حصاروئی ها  دست حق  یارتان و عیدتان  مبارک          که گل لبخند شکفت بر لب ها، زین اقدام نوین
در  قدم  همت  شما  جز  این  تحفه ای  ندارد  بیدار       باشد که نوروز فرخنده را برقرار باشد این آیین
چو عودم  نیست در چنته ، بید آوردم
دوستان گرامی جامی دوباره گذاشته اند به حصارو   از بهر انجام مسابقات تیمها را کشانده اند  به حصارو
چنان شور و شوقی به  بازی داشت  دل شوریده ما    که  پای برهنه را توی خم ریگی دوانده اند به حصارو
کوشای  چنگل دار را باز از توی انباری به پا کنیم     خاکهایشان  را  توی زمین  ریگی تکانده اند  به  حصارو
گودال  ریگی  حصارو  نفس  میخواه  بسیار بسیار   هن هن  نفس ها  را  به  سینه   نشانده اند به حصارو
بکسباد   می کند   لاستیک   هر   دونده ای   اینجا       دو صد حریف را چنین به خاک تپانده اند به حصارو
عرق  جبین و  خاک  زمین  هم  می گردند  عجین      این معجون را بسیار بر ما نوشانده اند    به  حصارو
هر لنگه  کوشی یک  تراکتور ریگ  خواهد خورد       چو  پای   بازیکنان   هر  تیم     را  رسانده اند به حصار
همه   چیز   اینجا  عین  صفاست  و  خالی  از ریا     ای   بسا   تیمها   که   بر خاک   افتاده اند به حصارو
کاسه   زانو   خون دهد  به  خاک  و  عجب  نیست       که  خون   ز آرنج  ما   هم   چکانده اند  به حصارو
لباس    ورزش    گر   زمیدان   ناید   سالم چه باک    که    ز پیراهن     ما    آستین درانده اند   به حصارو
توپ   هم در   این  ریگزار به فرمان خویش میرود       که    پنالتی   بسیار   زین   ره ستانده اند به  حصارو
جمعند    جمشید   و    داریوش   و  حسن و   رضا   همگان   را   به   نام   دوست   نهاده اند   به حصارو
ایام  نوروز  شته   بهانه ای به تکرار دوستی                      که دوستان را به  دیار کشانده اند به حصارو
آواز شور و شوق،   زیبا  می آید در گوش  جان                  ز بس که مرغان شادی را پرانده اند به حصارو
بیدار   تو هم    کش کش      کنان   بیا به  گوشه ای  باز ببینی   که   دوستان   را بها داده اند  به حصارو