1. هفته گذشته کشاورزان حصاروئیه سرشان شلوغ بود. اکثرا مشغول درو جو و جمع آوری آنها بودند بطوری که آسفالت بیشتر کوچه های روستا با انبوهی از جو های پاییزی فرش شده بود. عده ای هم مشغول کاموا کردن وجدا کردن کاه و دانه از یکدیگر بودند.
2. در روز چهارشنبه گذشته وزش طوفان و گرد خاک شدید مشکلات زیادی را برای اهالی روستا ایجاد کرد. طوفان شدید همراه با گرد و خاک که از اوایل صبح شروع شد تا پایان روز ادامه داشت. میزان گرد و خاک به قدری زیاد بود که عمق دید به حدود ده متر کاهش یافته بود.
3. پنجشنبه گذشته مصادف بود با اولین سالگرد مرحوم محمد حسین قائینی که به این مناسبت مجلس یادبودی در حسینه برفه برگزار شد و سپس عصر همان روز اهالی روستا و سایر بستگان و آشنایان بر سر مزار این مرحوم در روستای حصاروئیه گرد هم آمدند و برای شادی روح آن عزیز از دست رفته به قرائت فاتحه پرداختند.
4. همچنین اهالی روستای حصاروئیه پنجشنبه شب گذشته یکی از سردترین شب های پاییزی را تا به امروز تجربه کردند به طوری که دمای هوا در مقایسه با شب گذشته اش حدود ده درجه کاهش داشت و این سرما باعث یخ زدگی لوله های آب حیاط خانه های روستا شد. به گفته برخی از ساخوردگان روستا کاهش دما و یخ زدن آب در موقع از سال بسیار به ندرت اتفاق می افتند و خیلی کم نظیر است.
ضمن تسلیت به خانواده قایینی . محمد حسین قایینی از جهره های فراموش نشدنی حصارو ئیه و کسی بود که یادش همواره در قلب ما خواهد ماند .
جهاندیده کشاورزی بدشتی
بعمری داشتی زرعی و کشتی
بوقت غله، خرمن توده کردی
دل از تیمار کار آسوده کردی
ستمها میکشید از باد و از خاک
که تا از کاه میشد گندمش پاک
جفا از آب و گل میدید بسیار
که تا یک روز می انباشت انبار
سخنها داشت با هر خاک و بادی
بهنگام شیاری و حصاری
سحرگاهی هوا شد سرد زانسان
که از سرما بخود لرزید دهقان
پدید آورد خاشاکی و خاری
شکست از تاک پیری شاخساری
نهاد آن هیمه را نزدیک خرمن
فروزینه زد، آتش کرد روشن
چو آتش دود کرد و شعله سر داد
بناگه طائری آواز در داد
که ای برداشته سود از یکی شصت
درین خرمن مرا هم حاصلی هست
نشاید کآتش اینجا برفروزی
مبادا خانمانی را بسوزی
بسوزد گر کسی این آشیانرا
چنان دانم که میسوزد جهان را
اگر برقی بما زین آذر افتد
حساب ما برون زین دفتر افتد
بسی جستم بشوق از حلقه و بند
که خواهم داشت روزی مرغکی چند
هنوز آن ساعت فرخنده دور است
هنوز این لانه بی بانگ سرور است
ترا زین شاخ آنکو داد باری
مرا آموخت شوق انتظاری
بهر گامی که پوئی کامجوئیست
نهفته، هر دلی را آرزوئیست
توانی بخش، جان ناتوان را
که بیم ناتوانیهاست جان را
پروین اعتصامی
سلام ،به خانواده قاینی تسلت می گیم .
امیدوارم روزی کشاورزا زیاد، دلشون گرم باشه تواین زمستون سرد. ممنون
اری فصل درو جو ترش