تابستان بود و گرمای سوزان بیداد می کرد دزدان به گله زدند و غارت کردند٬ پاییز بود و خزان و خش خش برگها گاوها و گوسفندان ربوده شدند و به سرقت رفتند٬ زمستان بود و سورت سرمای دی بیداد می کرد برف و بوران و سوز سرما هر جنبنده ای را در سر جایش میخکوب می کرد اما باز هم عده ای در پی دزدیدن مال و اموال مردم کمین کرده بودند و دزدیدند و بردند و بالاخره دیشب شبی بهاری بود و آسمان بی ابر٬ ماه و ستارگان میدرخشیدند٬باز هم تعدادی گوسفند به یغما رفت. وای که چه دزدانی!! آه خدای من این چه روزگاری است که نه در بهار و تابستانش و نه در پاییز و زمستانش مردم آسایش و آرامش ندارند.
دیشب عده ای دزد از خدا و انسانیت بی خبر به گوسفندان مرتضی قربانی دستبرد زدند و تعدادی گوسفند را به سرقت بردند.آمار دقیقی از تعداد گوسفندان ربوده شده در دست نیست اما حداقل هفت هشت گوسفند بی زبان به سرقت رفته و حق کارگر زحمت کشی همچون مرتضی قربانی ضایع شد و مطمئنا هیچ اثر و آثاری هم از دزدان به دست نخواهد آمد همانطور از دزدان سابق به دست نیامد و این معما هرگز حل نخواهد شد. نوروز قائینی٬خانعلی الله دینی٬ علی الله دینی(مرتضی)٬سید محمد فاطمی مقدم٬ حبیب اله الله دینی٬ سبزعلی الله دینی(فغان علی)و ... دیگر کسانی که قربانی این دزدی های زنجیره ای شدند.
کارگران و کشاورزانی که دستان پینه بسته شان دل هر سنگ دلی را به رحم می آورد اینگونه یک شبه زحمتشان به باد می رود و مال و دارایشان که همین چند عدد گوسفند می باشد به هدر می رود و بارها به نیروی انتظامی شکایت بردند و هیچ نتیجه ای نگرفتند. آیا واقعا نمی توان در یک روستا به این کوچکی چهار تا دزد بی سر و پا را دستگیر کرد ؟شاید نیروی انتظامی از عهده این کار بر نمی آید؟ چه کسی باید جوابگوی این همه دزدی و نا امنی در بین مردم باشد؟ شاید این بار کسی وجدان بیدار داشته باشد و بتواند دستی از سارقان کثیف رو کند. هر چند که همه ما می دانیم این کار شدنی است البته اگر بخواهند.
سرخوش ؟ شریک دزدی یا رفیق قافله ؟ مرد مومن این چه ادبیاتی هست که بکار بردی ؟ دوستان دزد و خلافکارمون ! مگر شما با دزدها و خلافکارها دوستی !
تعداد دقیق ۱۰ بره چاق و چله دزدیند که حرامشان باد ان شاءالله
درود بر بچه پایین ده :
والا اون بالا ده ایها هم مثل ما پایین ده ای ها هستن و ما پایین ده ای ها هم مثل اون بالا ده ای ها اصلاْ تا بوده مله بالا و مله پایین بوده , بگذریم می دونی من و تو زاییده فرهنگ سکوتیم . هیچ کدوم از ما بزن بهادر نبودیم و نییم اونهایی هم که از دزدها حرف می زنن در حد شک و گمان هست و این سکوت کردنها نه ازنظر آبرو بلکه ا ز نظر عدم شناخت دقیق دزدهاست . فقط در حد شایعه . شایدم واقعیت تلخ دانستن و سکوت پیشه کردن . خدا می داند کسی از فردای کسی آگه نیست .
به گفته خود نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران دزدی احشام یکی از رایج ترین سرقتها در سراسر کشور است و مخصوص اینجا وآنجا نیست . باید تاسف خورد بر مملکتی که مردمش از اولین حق انسانی خود یعنی امنیت که وظیفه ی اصلی دولتمردان هر کشوریست محرومند .
شرم باد بر آنان که از دزدان باخبرند و هیچ نمیگویند و نظاره گر این همه نامردیند .
و چه بیهوده این روستاییان منتظر رضاشاهی دیگر هستند که باز امنیت را به روستاها بازگرداند .
برگرد به چها یاپنج سال پیش ؟!
چرا ؟ چون در اون سال و سال های قبل دزدانی دستشون رو شد و به قانون سپرده شدند . و مواردی لو رفت که برای حفظ آبرو دم زده نشد . ( از قدیم گفته اند کرم خرما داخل خرماست )
باوفا و نگهبان هر کدام از دید خود به قضیه نگاه کردند و البته نظر هر کسی محترم است . ( یک معما : جوانی که هر روز شیک می پوشد . بنزین لیتری ۷۰۰ تومانی مصرف می کند . هر روز موتور یا ماشین عوض می کند و بالاخره از صبح تا شب سر کوچه در حال چوب زدن به زاغ سیاه مردمه و به طور رسمی و اسمی و شرعی و فرعی هم بیکاره . حالا بگو از کجا خرج می کنه ؟ راستی تریاک ۱۰۰۰۰ تومانی و پاکت سیگار ۲۰۰۰ تومنی هم می کشه . افتاد !
با سلام.با توجه به گفتار دوستان خواستم فقط اضافه کنم که دزدی و نا امنی فقط و فقط در حصارو اتفاق نمیافته بلکه اتفاقات حصارو هست که بشکرانه تلاش دوستان عزیزمون در اینگونه محافل بازگو میشه. دیگر روستاها تا حائی که بنده مطلع هستم چندان در بروز مشکلات مردم و مشورت در مورد راه حل ها فعال نیستند.
بنابر این کمی نا عادلانه هست که از مردم بی همتا حصارو خواهش میشه که جامه مردی بپوشند. این کلام بایستی به دوستان خلافکار و سارقمون بیان بشه تا ایشان جامه مردانگی به تن کرده و دست از سر یک عده مردم سختکوش و بی بضاعت بردارند و برای امرار و معاش خود رو به سرزمینهای خوش نشین و مرفه بیاورند.
با تشکر.
اول باید بگویم که تا اندازه ای این معما حل شده چون تا حال سه مورد از این دزدی ها لو رفته شما خبر ندارید. و همچنین تمام مواردی که اقای نگهبان گفت درست به جزء یک مورد که دزدان از داخل حصارو هستند. نه از سه موردی که لو رفته دو مورد ان از بیرون بوده اند......
مدینه گفتی و کردی کبابم! این که حالا گوسفنده و قیمتی و ارزشمند. ما در تهران در میدان تره بار روز، سیب زمینی ناقابلو می ذاریم روی زمین که در صندوق ماشینو باز کنیم، می بینیم جا تره و بچه نیست.
بابام که به قول خودش شیربچه است صبح رفته بود پارک ورزش کنه، کتشو گذاشته بود روی شاخه درخت جلوی چشمش، ورزشش که تموم شد باز همون قضیه تکراری.
نون سنگک دونه ای هزار تومنو که دیگه رو هوا می برن. دیگه چی بگم والا همه خودشون بهتر می دونن. خلاصه، به قول دوستمون نگهبان با این اوضاع گرانی و بیکاری دزدی شده یه شغل و به عبارتی این قصه مثنوی هفتاد منه. نمونه بارز و آپ تودیت اون هم که همه در جرییانش هستن همون جریان برادر زاده قلابی احمدی مقدم و کلاهبرداری از بازیگرانه.
از قدیم گفته اند از بی عرضه گی سگ صاحب خونه
روباهجاش توی کاهدونه تعجب می کنم از جماعت بزرگ
ویک دستی مثل حصارو از پس چند دزد از خدا بی خبر بر
نمی ایند باید یاد اور جنگی در قدیم باشم که رو به شکست بودند
فرمانده بانگ بر اورد ای مردان یکوشید یا جامه زنان بپوشید
از این حرف چنان به غیرت امدند که دشمن را مغلوب کردند
حالا ای جماعت حصارو بکوشید یا ( . . . . . . . . )
ای آقا دزدی دیگه شده یک کار عادی. قبح این کار دیگه از بین رفته متا سفانه گذشت اون وقتی مردم با خیال راحت و آسوده درخونه و زندگیشون را باز می گذاشنتد می رفتند دنبال کار و بارشون. حالا دیگه حتی به همسایه باید شک کرد
برادر جان قربانت بگردم مگر نمی دانی با این وضع گرانی و آمار بالای بیکاری ر اهی بهتر از دزدی نیست . زیرا که هیچ هزینه ای ندارد . نباید بنزین مصرف کنند نباید کار فیزیکی انجام دهند دزدان کسانی نیستند مگر بچه های ولگرد خود حصارو که از صبح تا غروب زیر دیوارها نستند و نقشه می کشند کدام بره چاقتر ه کدام خونه کسی تویش کسی نیست و........هر طوری شده باید پول سیکار و تریاک و کوفت زهرمارشون هم تهیه کنند