حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

دزدی در روز روشن

ظهر دیروز در حالی که اهالی خانه در منزل بودند کثیف ترین دزد های روی زمین در روز روشن و آنهم سر ظهر به گوسفندان حبیب اله الله دینی دستبرد زدند و یک بره را به سرقت بردند. بسیار شرم آور است که کسی در روستا دزدی کند آنهم از روستائیان سخت کوش و زحمتکش. آنهایی که با چه گرفتاری و مصیبتی کلی زحمت می کشند. آنگاه که منتظر به نتیجه رسیدن زحمات خود هستند ابلهانی اینچنین زحمت آنها را بر باد میدهند و آنها را دلسرد می کنند.این دومین باری است که گوسفندان حبیب الله به سرقت می روند. هرچند که تا کنون دزدیهای زیادی در این روستا صورت گرفته اما سارق هیچکدام مشخص نشد. البته در این زمینه به نیروی انتظامی هم اطلاع داده شد که تنها عنوان کردند ما فقط می توانیم گشتی در روستا بزنیم اما دستگیری دزدان نا ممکن است.

نظرات 8 + ارسال نظر
همشهری سه‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:13

درد گرون.الماسگه سیاه .کوفت رو پوزش خجالت نمی کشه دزدی میکنیه که سیخو کنه ؟

کانادا چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:36

الهی کوفت بخوره هرکی که بره بابای زحمتکش را خورده . مطمنا از جگرش در میاد . چوب خدا صدا نداره و این جور آدما مثال گربه هستند اگه به زمین هم بخورند پشتشونو به زمین نمیزنند

سرباز ترخیصی چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 10:08

در ایام جوانی در یکی از شهر های سنی نشین خدمت سربازی را طی می کردم . گاهی اوقات که مرخصی شهری می رفتیم برایم جالب بود که تا صدای اذان می شد همه دکانها را به قصد اقامه نماز ترک می کردند و حتی یک قفل هم نمی زدند و مغازه ها همه باز بود و بدون اینکه اهل بازار فکر کنند کسی به مغازشان دستبرد بزند . از یکی علت را پرسیدم گفت هنوز به هنگام ترک مغازه و با وجود باز بودنش سابقه دزدی وجود ندارد و علت آنهم رعایت حلال و حرامی است که مردم معتقدند . گفتم راهگذر ها چی ؟ گفت هیچگاه غریبه ها دزدی نمی کنند !!!! اگر همسایه ات دزد نبود خیالت راحت باشد !!!

گدرو گو سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 19:09

عاقبت
تخم مرغ دزد شتر دزد می شود.
بوقلمون دزد بره دزد می شود .
بیده دزد یخچال دزد می شود.
دوچرخه دزد هواپیما دزد می شود .
...

بوقلمون سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 19:06

قوول قل قل قل قل
من به عنوان یکی از بوقلمونهای روستا از گردانندگان محترم این وبلاگ شکایت دارم . مگر ما با گوسفندها چه فرق داریم در ماههای اخیر چندین بوقلمون از همین روستای شما به سرقت برده شده و حتی پر وبال استخوانهای کباب شده شان را در کوههای اطراف روستا پیدا کردند. قووق قول قلقلقلقلق
شما هیچکدام خبر نشدید یکی حاضر نشد به 110 زنگ بزند و عاقبت آن این شد که دزدان حوس کباب بره کرده اند .
من از همه ی کسانی که خبری از بوقلمونهای دزدیده شده خبری در دست دارند خواهشمندم توسط این وبلاگ به ما خبر رسانی کنند و خانواده ی بزرگ بوقلمونهای روستا را از نگرانی برهانند .
قلقلقلقلقلقلقل قول

بچه پایین ده سه‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 18:55

با تاسف و ناراحتی عرض می کنم که دزدی که در روز روشن و آنهم چندین بار اقدام به دزدی می کند از راه خیلی دوری نمی آید.
بعید می دانم که دیگر این روزها مثل قدیم دزدهای فارسی و نیریزی و ... به روستا های منطقهی شهربابک بیایند.
ریشه ی همهی این اتفاقات در بیکاری ، اعتیاد و فقر است و بس.

[ بدون نام ] دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 14:35

طبق اخبار رسیده دزدی به این روش ودر روز روشن در روستاهای اطراف از جمله برفه در هفته گذشته چندین مورد اتفاق افتاده متاسفانه.!

باربد دوشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:22

در کودکی می شنیدم که در هنگام حج همه فروشگاههای عربستان باز هستند و کسی دستبرد نمی زند؟
برایم این جالب بود و مرمان را با چنین منشی را ستایش می کردم . در خیالم این بود که آیا می شود یک روز فروشگاههای شهر ما هم باز باشند و کسی بدون درخواست کردن چیزی برندارد؟
امروزه فهمیدم که دستاویزهای دیگر هم در روش زندگی مردم اثر گذار بوده است که کسانی که به حج می رفتند به پشتیبانی مالی نیاز نداشتند و همه پول به اندازه کافی داشته اند که به حج رفته اند تا به مهمانی با خدای خود وارد شوند.
شرط رفتن هم پول دار بوده است. به هرکس که بیش از نیاز خود و خانواده اش پول می داشت حج واجب می گردید و ویزای حج برایش از جانبی صادر می شد. این صادر کننده عقل بود و یا شرع و یا عرف جامعه.
در دنیای مدرن امروز کسی به هر کجا بخواهد سفر کند نیاز دارد که نشان دهد پول در ساب بانکی هست و گرنه ویزا بهش داده نمی شود. و این باز نشان دهنده این است که فرد تنگدست نیست و نیاز هم پیدا نمی کند که دست به دزدی یزند و غیرو!
اینها را گفتم تا ببینم می رسیم با اینجا که این نیاز هست که تنگدستان وجود دارد. و آن کس پول دارد نیاز ندارد از داشته دیگران بردارد. اما حرص و آز هست که همیشه هست و از در بدر نمی رود مگر انسانها بیاموزند(آموزش) که آز داری نکنند.

چه می شود کرد که این گفته ها هم رنگ کهنگی گرفته و در نگر برخی از دلبندان پرداختن با این دست نابسامانیها کم جلوه می کند ولی از نگر من همین گندیده دزدیها نشانه ها و خبرهایی از وضعیت تنگدستی و نادانی و بیماری افرادی از جامعه می دهد و البته ریشه های فراوان دارد که باید از همگان پرسید چه می شود تا این بیماری را پیشگیری کرد و آیا باید درمان کرد؟!

بسی روشن است که در همه دنیا در جاهایی این دزدیها وجود دارد و داشته است. در جاهایی که فقر هست این گندیده دزدیها هم هستند! این گنده کاری برای نیاز هست و یا از روی ندانم کاری و در مورادی کمیاب برای سرگرمی هست!
در جاهایی که حرص (آز) باشد دزدیهای بزرگتر انجام می شود!
این آز برای ثروت اندوزی و یا قدرت بوده است و هست و هست.

از نگاه من حرص حریصان در همه جامعه پدید آورنده فقر (تنگدستی )فقیران است. ولی رویهم رفته هشدار نوعی بیماری در جامعه است که درمان آن بدست افراد کاردان است.

آیا باید کوشش کرد که جلو دزدیهای کوچک گرفته شود؟
و آیا باید کوشش کرد که از دزدیهای بزرگتر جلو گیری شود؟
آیا اینها با هم در رابطه هستند؟
آیا اقتصاد مردم به هم وابسته است؟
آیا سیستم اقتصاد درستی که همه مردم را بی نیاز کند هست؟
آیا به اندازه کافی به مردم آموزش داده شده است که به اقتصاد خویش و جامعه کمک کنند؟
آیا اگر کسی که بنیه خرید این تنخواهها را نداشته باشد چه کند. چیزی را بخواهد آیا از فروشنده درخواست می کند ارزانتر بدهد(تخفیف بدهد)؟
آیا براستی نیروهای انتظامی می تواند جلو دزدیده شدن گوسفندان تمام مردم را بگیرد؟
آیا پیشگیری نابسامانیهای یک جامعه پیش از انجام یک رخداد ناهنجار نیاز نیست؟
آیا مردم مایل و دلگرم هستند؟

این پرسش ها و پرسش های دیگر ما را بر این وا می دارد که از این رویدادها بیاموزیم و بدانیم آنچه ما می خواهیم و سر سفره مان آورده شود این نبوده و نیست والبته روشنایی است و پول نفت و گاز نیست.

تنگدستی وجود دارد و نیاز به کتمان آن نبوده و نیست! نیاز وجود دارد.
اگر ما فرهنگ راستی و درستی را در همه مناطق به گستردگی داشتیم از جاهای دیگر نمی آمدند و دستبرد نمی زدند. براستی ریشه در فرهنگ دارد.



اگر آنها که روی صندلی می نشینند و به ریش مردم هم می خندند و کس دیگری را هم روی صندلی نمی نشونند کار می کردند و پروانه می دادند که آدمهای کاردان کار انجام بدهند امروز روزگار به اینجا کشیده نمی شد.

بیشتر وارد ریز کاریها نمی شوم چون وقتم تنگ است و ترس از این دارم که دوستان ناراحت و نگران شوند و افسردگی بگیرند یک وقت خدای نکرده!



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد