در زیر دو قطعه شعر از طرف وبلاگ غرب خاطره ها برای جام نوروزی حصاروئیه سروده اند که خواندن آنها خالی از لطف نیست با تشکر از این دوست عزیز و همسایه هرچند که قطعه شعر دوم ایشان کمی رنگ و بو نیز دارد.
سلامی چو بوی خوش آشنایی بدان مردم دیده روشنایی
باز برمی دمد خورشید سپیده دمان فرودین نسیم دست نوازش می کشد بر سر زمین
بوی بهار می خواهد پیچیدن در کوچه باغ ها دشت هم بخواهد پوشید پیرهن گلدار رنگین
باده شوق خنده ها خواهد زد در جام دل ها جان پر خواهد گشت ز شور و شادی دیرین
به میدانگه بازی باز انجمن می کنند دوستان تا که جاودانه بماند این رسم نیک و آن آیین
بازیهای کهن در جلوه نو خواهند آمد به بازار زگردش روزگار ست و حکم باشد این چنین
حصاروئیه خواهد گشت باز میزبان جامی دگر فوتبال بهانه بگردد تا دوستی ها بگردند بهین
به همت می کوشند دست اندرکاران در این کار تیم ها به دعوت خواهند آمد سوی پیکار سنگین
زمین خاکی حصاروئیه سبز گردد زحضور جوانان گلهای رنگ به رنگ بسیار آیند و گلهای رنگین
جوانان حصاروئیه کاری سخت گرفته اند به گردن بهر تهیه و تدارک کار عرق بسا می آید بر جبین
بهر برنامه ریزی بباید به هم آرند زمین و زمان را در انجام هر مرحله دو صد اسب باید شود زین
تیمها تا قدم بگذارند به میدان بازی، هزار کار باید بهر هر بازی از نو باید مهیا کنند خط های زمین
توپ و تور و خط کشی ها هم باید بیایند در کار که تیم ها همه از بهر بازی می آیند نه تمرین
حصاروئیه پرمی شود زحضور ورزشکارو دوست بر همت بلند دوستان درود و کامشان باد شیرین
نوروز خجسته است و بدین آئین هم گردد همایون تا که شادی آید در دل ، غم هم بگردد کمترین
حصاروئی ها دست حق یارتان و عیدتان مبارک که گل لبخند شکفت بر لب ها، زین اقدام نوین
در قدم همت شما جز این تحفه ای ندارد بیدار باشد که نوروز فرخنده را برقرار باشد این آیین
چو عودم نیست در چنته ، بید آوردم
دوستان گرامی جامی دوباره گذاشته اند به حصارو از بهر انجام مسابقات تیمها را کشانده اند به حصارو
چنان شور و شوقی به بازی داشت دل شوریده ما که پای برهنه را توی خم ریگی دوانده اند به حصارو
کوشای چنگل دار را باز از توی انباری به پا کنیم خاکهایشان را توی زمین ریگی تکانده اند به حصارو
گودال ریگی حصارو نفس میخواه بسیار بسیار هن هن نفس ها را به سینه نشانده اند به حصارو
بکسباد می کند لاستیک هر دونده ای اینجا دو صد حریف را چنین به خاک تپانده اند به حصارو
عرق جبین و خاک زمین هم می گردند عجین این معجون را بسیار بر ما نوشانده اند به حصارو
هر لنگه کوشی یک تراکتور ریگ خواهد خورد چو پای بازیکنان هر تیم را رسانده اند به حصار
همه چیز اینجا عین صفاست و خالی از ریا ای بسا تیمها که بر خاک افتاده اند به حصارو
کاسه زانو خون دهد به خاک و عجب نیست که خون ز آرنج ما هم چکانده اند به حصارو
لباس ورزش گر زمیدان ناید سالم چه باک که ز پیراهن ما آستین درانده اند به حصارو
توپ هم در این ریگزار به فرمان خویش میرود که پنالتی بسیار زین ره ستانده اند به حصارو
جمعند جمشید و داریوش و حسن و رضا همگان را به نام دوست نهاده اند به حصارو
ایام نوروز شته بهانه ای به تکرار دوستی که دوستان را به دیار کشانده اند به حصارو
آواز شور و شوق، زیبا می آید در گوش جان ز بس که مرغان شادی را پرانده اند به حصارو
بیدار تو هم کش کش کنان بیا به گوشه ای باز ببینی که دوستان را بها داده اند به حصارو
سلام
خسته نباشی
سلام مسئولین جام نوروزی ۸۸ چراتیم محبوب صباح را بعنوان تیم مهراباد معرفی می کنید چون شماهاکه از فوتبال چیزی نمی دانیداگر تیم برف چون از روستای برفه است باید تمامی بازیکان تیم از روستای برفه باشند ولی تیم صباح که از روستاها نیست چون روستای بنام صباح وجود نداردتیم صباح باید بنام صباح واز هرکجا که می خواهد بازیکن بیاورد باز هم جای شکر ش باقی است که صباح اصلا شرکت نکرد ه و از سرپرست تیم صباح خواهش می کنیم که دیگر در اینگونه مسابقات از تیم صباح استفاده نکند و هر چه می توانند تیمی با قدرت در لیگ شهرستان داشته باشند به امید قهرمانی صباح در لیگ شهربابک و مسئولین جام۸۸ فقط می خواهند به هر طریق که شده حصارو قهرمان شود
آقای فرشاد الله دینی شرایط عضویت در تیم مهر آباد - استبرق را ندارد ولی ما برای موفقیت ایشان دعا می کنیم .
تکذیب خبر پیوستن بازیکن صباح (فرشاد الله الدینی) به تیم حصاروئیه
آقای فرشاد الله الدینی مدافع خوش اخلاق و تکنیکی با حضور در تیم صنعت مس سرچشمه که موفقیت هایی از جمله مقام سوم جوانان استان کرمان و مقام دومی امید کشوری با تیم امید مس سرچشمه و همراهی تیم صباح در مسابقات لیگ یک و دو شهربابک را در کارنامه خود دارد اعلام کرده است که علاقه شدیدی به بازی در تیم صباح و همراهی این تیم در جام نوروزی ۸۸ حصاروئیه را دارد و قول قهرمانی را برای طرفداران خود داده است و همچنین اعلام کرده تحت هیچ شرایطی ازتیم صباح جدا نخواهد شد و آرزوی موفقیت برای تیم حصاروئیه و کلیه تیم های شرکت کننده در جام نوروزی ۸۸ رادارد .
سلام
دوستان در بند فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن نیستم در عروض و قافیه هم هیچ نجسته ام ولاحول ولا... را برنمی تابم و فی البداهه گفتن را خالی از خلل نمی توان یافت و از اینکه دوست گرامی این مورد را متذکر گردیده کمال تشکر را دارم
هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و به نظر حقیر شعر جز این نباید باشد و گرنه چوب و هیزم را بسیار می توان بر هم انباشت و اگر طعم و رنگ و بویی در نوشته ای یافت شود بیشتر در نظر می آید تلخی اگر در کار است به شیرینی خویش در آمیزید
باری هیچ قصد و غرضی در کار نبوده و فقط دعوت یک دوست گرانمایه را بر دیده منت نهاده و ارادت خویش را تقدیم داشته و سلامش را پاسخ گفته ام
ماییم و آستان عشق و سر نیاز
تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست
ازآقای میمندی با این شعر زیبائی که سرودند جا دارد که تشکر کنیم
به به به به!!!
خیلی ممنون!!
شعر ی است برگرفته از احساسات وطن و این آقا که با تخلص (( بیدار )) شعر سروده اند بسیار نیکو گفته ولی کاش عروض شعری را بیشتر رعایت کرده بود .
با سلام ، ضمن خسته نباشید و با تشکر از آقای میمندی از شعر خوبشان ، امدواریم جام آینده همراه با تحولی نو و با شکوه تر برگزار شود . ضمنآ جهت ساخت سایبان جهت رفاه حال تماشاچیان و برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه ( در صورت مقدور بودن ) مد نظر قرار گیرد . با تشکر