زمستان است و فصل سرما٬ انتظار برف و باران می رود. هر چند امسال نسبت به چند سال اخیر خوشبختانه بارندگی های خوبی داشته ایم٬ اما امید می رود در این یکی دو ماه آینده نیز باز هم شاهد باران های بیشتری باشیم تا ان شائالله بهاری سرسبز داشته باشیم.همین سرمای هوا و اندکی ابر های تیره آسمان شهربابک٬ اندک دانه هایی از برف و به اصطلاح سرماریزک را به زمین فرو ریخت و گویی همه انتظار داشتند تا شاهد یک برف زمستانی باشند٬ چرا که سالها نباریدن برف دلها را تنگ کرده تا کوه و دشتی سپید را نظاره گر باشیم. دلش می خواست برف ببارد اما همه چیز بسرعت تمام شد حتی زمین و قله کوهها هم سپید نشد.اندکی برف و سرماریزک . بارانی هم که در کار نبود.
به امید روزهای برفی
شیر بچه ام زنده دل اهل دعا ساده گو پر ذوق و شوق بی ادعا
زادگاهم مملو از پاکیزه خو عشق گر خواهی برار انجا بجو
مردمانی غیرتی سختی ستا خون در رگ گفته اند بی همتا
برزنش نازیده از مردان سخت مردمی ساده دل و انگاره رخت
شهرت شهرم به ان سنگش بود سنگ جوقن سنگ او بندش بود
گر که قلب پاک باشد یک گهر گنج عالم خفته است بر هر گذر
چون بر کشمون کنی سیرو نظر "تو بسا حظ میکنی" قول پدر
پسته های سیدعلی در یک قطار چون نگین بر حلقه تل حصار
کوله اسپس به پشت اره بدست میرود حاجی ما چون لوک مست
زان سرک پر سر صدا ایژ علی گرد و خاکش رم دهد خر غلمعلی
کوچه صحرای ما یا پای بید همچو گردشگه به پاریس هم نبید
این هوای فصل تابستان ماست درک این حال و هوا کار شماست
چون شدی هم محفل مش دانیار سوی هفتکو میروی بی اختیار
چای خوردن را رواست اغل علی مردخونش همچو قصر لیک کاهگلی
چرخ بزن دور کفه چاه میرزعلی لحظه ای افسار بکش ده فقونعلی
سرخوش ار عقلیست بالا خانه را سوی هاجر پر بکش نه کانادا
سلام . امروز نظر ندارم ولی می خوام یه سلام بلند و بالا بدم به همه مردم بی آلایش حصارو و همینطور بهترین ها رو برای شما آرزو دارم می خواد حصارویی باشی یا نباشی . مهم اینه که دداری از وبلاگ حصاروییه بازدید می کنی . بهترین ها برای شما . بله به شما !
شعر برف
برف آمده شبانه
رو پشتبام خانه
برف آمده رو گلها
رو حوض و باغچهی ما
زمین سفید هوا سرد
ببین که برف چها کرد
رو جادهها نشسته
رو مسجد و گلدسته
برف قاصد بهاره
زمستانها میباره
سلام سلام سپیدی!
دیشب ز راه رسیدی؟
شاعر:پروین دولتآبادی
به امید باران های بیشتر و داشتن طبیعتی سبز و مردمانی شاد