حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

حصاروئیه محبوب قلبها

حصاروئیه از توابع شهرستان شهربابک در استان کرمان میباشد. allahdini1981@gmail.com آماده دریافت مطالب و نظرات ارسالی شما میباشد.

نقدی بر یک نظر

 در نظرات وبلاگ جام نوروزی حصاروئیه باربد یکی از همراهان همیشگی وبلاگ حصاروئیه محبوب قلبها نقدی دارد بر یک اشتباه تایپی در آن وبلاگ و همین برای ایشان دستمایه ای می شود تا عنوان کند ریشه فامیل الله دینی بصورت علاالدین بوده و به مرور زمان و توسط کارگزاران اداره ثبت احوال بدین صورت درآمده هر چند که چنین نبوده و از همان ابتدا به صورت الله دینی بوده تنها امروزه در بعضی شناسنامه ها بصورت اله دینی نوشته شده متن نظر ایشان بدین صورت است و در پایان آن آقای جشید الله دینی بر نادرستی این ادعا سندی دارند که خواندن آن خالی از لطف نیست.  

در سال ها یی تیشه زدند بر ریشه!  اما ریشه می ماند و می روید دوباره !
اله دینی دگرگونی زیر را در تاریخ روستای شما ها داشته بدین گونه:
علاالدین > علاالدینی > اله دینی > الله دینی > و امروز شما نوشتید اله الدینی !؟
علاالدین نام فردی از روستای حصارو و یا پیرامون بوده است که در نزدیکی  حصارو  چاهی می کند و مردم از آب آن برای نوشیدن برمی داشتند. نخستین هنگام که در شهربابک شناسنامه می داده اند ، به یکی از نخستین افراد اهالی که می خواهند شناسنامه بدهند ، می  پرسند  چه فامیلی برای خود می خواهی داشته باشی؟
اما بیسوادی ناخواسته مرد روستایی بانی این می شود که کارگزاران اداره سجل احوال ( : آنروزها ) پرسند از کجا می آیی و فرد روستایی می گوید از ده علاالدین!
و کارگزاران سجل احوال نام خانوادگی وی را اله دبنی و یا  الله دینی می نهند. 

 

و اما جوابیه ایشان

با سلام
 از حسن توجه باربد عزیز ممنونم . با تمام ارادتی که خدمت آقای باربد عزیز که پارسی گویی زبده و دارای روحیه ادبی بالایی می باشد  دارم ذکر چند نکته را بر خود لازم می دانم و آن اینکه طبق تحقیقی که از پدر بزرگوارم (مرتضی) انجام دادم به عرض می رسانم که نام خانوادگی الله دینی از همان روز اول الله دینی بوده و هیچ سیر تکاملی را به خود ندیده .  

 در سالهای حدود ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۳ شخصی به نام شیخ فضل ا.. . نماینده اداره ثبت احوال ( سجل احوال )  یزد در منطقه شهر بابک بوده و با یک اسب ( به رنگ سفید ) به روستاهای اطراف می رفته و شناسنامه ها را در محل با حضور ریش سفید هر خانواده به آنها تنظیم و تحویل می داده و بزرگ خاندان این خانواده در آن زمان مرحوم خدارحم فرزند حیدر( پدر صفر خدارحم و حیدر خدارحم )بوده و نام خانوادگی الله دینی ( منسوب به دین خداوند و به معنی رونده راه و رسم خداوند ) را برای خانواده خود بر می گزیند و دیگران  : مرحوم اسد ا.. باقر نام خانوادگی قا یینیان و مرحوم محمد علی فر زند محمد حسین  نام خانوادگی الله دینیان و مرحوم حیدر فرزند محمد فرزند نجف بخاطر جدش نام خانوادگی نجفی را بر می گزیند و نام خانوادگی قایینی منسوب به سه برادر بوده که در آن روزگاران جهت آموزش کشت زعفران از شهرستان قاین به شهر بابک آورده شدند و یکی از این سه برادر در حصاروییه ساکن بوده و دیگری در شهر بابک . 

 

 و دوم اینکه  اگر چاهی به این نام ( علا الدین ) وجود داشته و آن طور که باربد نوشته اند در آن زمان آباد بوده نمی بایست به  فراموشی سپرده شده باشد و یا  الان وجود نداشته باشد همان طور که چاه قندو از  حدود ۲۰۰ سال قبل  طبق تاریخ مستند حفر شده و  یا چاه میر زا علی و چاه قبرستونی و چاه کنده و چاه گله و .... که همه در حومه حصارو قرار دارند و قد مت بعضی از آنها بیش از دویست  سال هم می رسد با همان نام اولیه و به فراموشی سپرده نشده اند. 

 

 و سوم اینکه شاید از نظر ما امروزی ها قدیمیها بی سواد بو ده اند ولی یقین دارم که درایت و خرد قدیمیها به مراتب از علوم قیل و قال امروزی که ما  نه به جهد خودمان بدانها دست پیدا کرده ایم بلکه بخاطر سیل علم و دانشی است که در سراسر گیتی فراگیر شده ، بیشتر بوده  اگر عمری باقی باشد در آینده عجایب حصارو و ترینهای حصارو ییه را از طریق همین وب سایت به حضور علا قه مندان تقدیم خواهم کرد . بهر حال اگر آقای باربد سندی دال بر اثبات گفته خویش ارائه دهد  اینجانب بسیار خوشحال می شوم و استقبال هم خواهم کرد تا ان شاء ا .. در آینده هم مورد استفاده قرار گیرد .  

نظرات 14 + ارسال نظر
جوناور سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:05

علیرضای عزیزم هرچی گشتم اسمی بهتر از جوناور پیدا نکردم شرمنده ی شما هستم .

لال ممد یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1387 ساعت 00:18

با سلام خدمت همسایه عزیز و دوست گرامی اقای حامدی
در مورد اینکه دوستان در بحث های خود از اسامی مستعار استفاده میکنند من هم شخصا با ایشان موافقم.)لال ممد گواهی بر ان است)
از نظر شخصی بنده دلیلش اینست که این روش واهمه ها و توقعات را کمتر خواهد کرد. (یادتان باشد جمله معروف اکثر گفتگوها : علیرضا از تو دیگه توقع نداشتم .... مهدی از تو دیگه توقع نداشتم .... و غیرو.

دوم اینکه برای ایجاد گفتگو ی سالم نظرات متفاوت هم لازم است. بنابر این بعضی اوقات ممکن است برای ارزیابی عمق اطلاعات و افکار سوالاتی از دوستان بشود که فقط غرض بوجود اوردن گفتگو باشد.

مثلا در گفته های بالا قصد یکی از دوستان ترغیب بارید غزیز به عمیق تر کردن بحث و مطالعه و گفتگو ی بیشتر در مورد موضوع مربوطه بوده است و گرنه ایشان بحث خوبی را ارائه داده بودند. ( البته به نظر بنده)

دوستار همیشگی شما
مینی هاجر از ملبورن

علیرضا حامدی شنبه 7 دی‌ماه سال 1387 ساعت 08:38

با سلام
میخواستم از دوستام خواهش کنم اگر ممکن است بجای اسمهای مستعار همولایتی و پایین ده و بالا ده و ... از اسمهای واقعیشان استفاده کنند .

باربد شنبه 7 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:31

ساعقه گرامی خواهشمند است نوشته مرا یکبار دیگر هم بخوان!

همه را جهت آگاهی در یک محیط انتقاد پذیر گفتم, و با این امید که ما داریم روحیه انتقاد پذیری را در خود نیرو می بخشیم , اینرو آغازی برای نوشتن قرار داده شد.

در ضمن در این موارد گپ زیاد است !
برای نمونه :
افراد برجسته محلی در دادن نام و فامیل و القاب هم نقش بازی کرده اند. نزدبک به 40 سال پیش شادروان ولی ا... عطاالهی( در سمت کلانتر بودن ) که از افراد روستایی می خواسته نام مورد نظر خود ایشان را انتخاب کنند. و در برخی موارد نامهای فارسی و در برخی موارد نامهای فارسی آمیخته با عربی خواسته و یا ناخواسته گزارده شد. ولی گفته باشم که این نامها از پیش وجود داشته و تنها ایشان به برخی از پدر و مادرها حکم کرده اند و یا به برخی از پدر و مادرها مودبانه پیشنهاد داده اند!



............

جمشید جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 14:58

با سلام به همه دوستان که در این بحث شرکت کردند و نظرات خود را بیان کردند . به(( همشهری)) عزیز باید عرض کنم که اینجانب فقط در مورد تاریخچه نام خانوادگی صحبتهای پدرم را عنوان نموده و بقیه موارد سوالاتی بوده که برای خودم مطرح بود و همانطور که شما هم می دونید از حدود صد سال پیش با همه صد سال گفتنش زمان زیادی نمی گذرد که پدران ما این مسایل را فراموش کرده باشند مخصوصا آنهایی که پای صحبت قدیمی ها نشسته اند و می دانند که آنها مسایل را با جزییات بیان می کنند . و همانطور که خودتان هم گفته اید در مورد قنات بین حصارو و حیدر آبا د آثار واضحی وجود دارد و نام آنهم دلاوری است ولی آثار ده علا ء الدین از صد سال پیش که آباد بوده کجاست ؟. همانطور که آثار یوسف آباد و علی آباد در شمال چاه قبرستونی و ده جلیل در نزیکی حسین آباد وچاه بخشعلی وجود داره و از زبان همین قدیمی ها شنیده ام که پد رانشان هم از آباد بودنشان یاد نمی دادند ..و در جواب دوست عزیز بچه ده پایین باید عرض کنم که اینجانب حقیر هم گفته ام اگر سندی از طرف باربد ارائه شود ما هم خوشحال می شویم و آنچه را عنوان نموده ام تا خلافش ثابت نشود حقیقت دارد . و نام خانوادگی ها در ایران و مخصوصا در منطقه حصاروییه شهر بابک قدمت زیادی ندارد که مورد تحریف قرار گرفته باشد (( محض اطلاعات بیشتر رجوع کنید به تاریخ صدور شناسنامه پدر بزرگ ها ی خودتان ))

هم ولایتی جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:16

آقای باربد شک نکنید که hesaroiyeدرست است بعلت تلفظ اشتباه در زبان محاوره ا ی hasaroگفته می شود حصاروییه برگرفته از حصار که معنای آن بر جنابعالی و دیگر فارسی زبانان معلوم است .

ساعقه جمعه 6 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:30

دوستان سلام.
ببخشید که بارید عزیز خلاصه و مربوط صحبت نکردند. کاش ایشان میتوانستند با یک جمله کوتاه به ما بگویند که به خاطر نداشتن منابع موثق از ادامه بحث خود معذورند.

به جای این جمله کوتاه بارید عزیز ما را به سیاحت گذشته دور و حمله اعراب بردند که جای تشکر دارد.
یا حق

باربد چهارشنبه 4 دی‌ماه سال 1387 ساعت 15:42

اما نظرات جمشید جان ( منسوب به دین خداوند و به معنی رونده راه و رسم خداوند) هم می تونه در باور مردم نقش گرفته باشه چیز دور از ذهنی نیست!

در مورد فامیلی گفته شده شوریختانه اطلاعات مستند ندارم!

در حالیکه میدانیم همین سالها برای نام روستای حصاروییه با دو گونه گویش گفته می شود می توان به گویش های شنیده شده به دیده شک نگریست! (Hessaro یا Hassaru)

اما پسوند « ئیه» پسوند روستا ها و بخش های دیگر شهربابک هم هست! دهشادوئیه – موروئیه -..شاید این پسوند ها و پیشوندها از زمان قاجاریه به این ور افزوده گردیده ...شاید جور دیگری!!؟.
اما در گذر رویدادهای تاریخی ، جامعه ایران( چه شهری و چه روستایی) از جستجو و بررسی ریشه های خویش باز مانده است. دلایل زیادی در این امر نقش داشته اند( اختلاف طبقاتی – فرمانروایان محلی -بلاهای طبیعی- جنگها -....) که در این نوشته بدلیل کمی وقت نتوان به آن پرداخت. وشاید دوستان پژو هشگر خود از لابلای ورقهای تاریخ دنبال کنند....

ولی درست است ، براستی آنچه می توانیم بپذیریم مستندات تاریخی و پردازش دریافت های گفت و شنودی است. اما نکاتی است که از نظر نمی توان دور داشت: مردمان روستاهای بجز شمار اندکی ، دبگران سواد کافی خواندن و نوشتن نداشته اند!! چگونه می توانسته اند!؟ ،کجا می توانسته اند گفت و شنودها را به گونه ای بنگارند و در حالیکه شمار نویسندگان هم در زمانهای گذشته بسیار کم بوده است! وابزارهای گردآوری مطالب هم کم بوده و یا نبوده است!
اگر هم دربخش هایی از تاریخ نوشته شده در پی هجوم اقوام بیگانه و قبایل بیابانگرد از بین رفته است. (نمونه تا همین قبل از آمدن رضا شاه مردم روستاهای شهربابک از تاراج دزدان در امان نبوده اند و اشیای گرانبهای خویش را در جایی دفن می کرده اند- در زمان صفویه گذاشتن نام مذهبی بر فرزندان ........) همه این موارد قابل بررسی است!

برای من این پرسش نیز و جود داشته که چگونه نامهای ایرانی به زور و یا خوشی ، بخشی از زبان عربی را در خود جای داده اند؟

اما بررسی تاریخ اجتماعی اقوام ایرانی جدا از اینکه افراد را با اندیشه ها و گوناگونی اجتماعی مردم آشنا می کند ، موجب پر بار تر گردیدن دانستنیها و مستندات در فضای تاریخی جامعه می گردد. و از سوی دیگر افراد جامعه در برخورد با موارد اجتماعی و مذهبی هوشیارتر می شوند.
من هم به این گفت و شنود و هم اندیشگی که دانسته ها را می افزاید ارزش ویژه ای می دهم.
امیدواریم که در آینده بتوانیم بهتر و پربارتر هم اندبشی کنیم و گفت و شنود کنیم . و همه ما می دانیم که بدلیل سیل علم و دانش و ارتباطات شایسته نیست که نیرویی ما را از اندیشه پژوهش باز دارد.


شناس سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1387 ساعت 17:23

البته باید به نظر باربد هم احترام گذاشت شاید ایشان هم منبع موثقی داشته باشند هرچند که گفته ایشان تا حدودی زیادی شک برانداز می باشد باربد عزیز اگر از منبع مطمئنی سخن می گویید لطفا به ما هم بگوئید کاش می دانستیم فامیل شما چیست تا شاید حرف و حدیثی در این زمینه نباشد.

همشهری سه‌شنبه 3 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:55

با سلام
من در مورد تاریخچه فامیل محترم الله دینی اطلاعی ندارم ولی با اون قسمت صحبت آقا مرتضی که میگه اگه قنات یا چاهی بوده باید الانم باشه موافق نیستم به خاطر اینه همین الانم آثار واضحی از وجود یک قنات به قول شهربابکیها در زیر حصارو و مابین حیدر آباد و موتور بچه های مرحوم علی یوسف وجود دارد که به قول یکی از قد یمیها (علی عباس پدر مرحوم حسین علی عباس) که ساکن حیدرآباد بوده من شنیده ام که قنات دلاوردی نام داشته و مظهر قنات هم کنارخرابه های کنار کوره آجر پزی مجید مهرعلی قرار داشته است.
لذا از مش مرتضی یا دوستان دیگر استدعا دارم اگر اطلاعات دیگری دارند که حتما دارند بنویسند تا فراموش نشود حیفه!.

[ بدون نام ] دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 18:25

بسیار عالی بود . شرح جالبی بود که توسط آقا جمشید به نقل از پدرشان بیان کردند. وجه تسمیه اسامی افراد را با گذشته و تاریخ آشنا می کند.مخصوصا اگر بطور مستند بیان شود.خیلی از اسامی هستند که به راحتی از کنا آنها رد می شویم ولی با کنکاش می توان به دلایل نامگذاری آنها آشنا شویم و به اصالت و هویت خودمان پی ببریم .

بچه ی پایین ده دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 13:04

حتما که آقای باربد برای این ادعای خود سندی هم دارند خوشحال می شویم آنرا برایمان معرفی کنند .

آقا جمشید هم به سند شفاهی استناد کرده اند که شاید نتیجه گیری قطعی و حتمی از آن درست نباشد.

علیرضا دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 09:01

با سلام
به هر حال پرداختن به هر تاریخی می تواند نکته هایی برای درس گرفتن داشته باشد . خوب است گاهی به تاریخ روستا پرداخته شود . اینکه ساکنان اولیه چه کسانی بوده اند و یا آنها که مهاجرت کرده اند از کجا آمده اند و...

خالو دوشنبه 2 دی‌ماه سال 1387 ساعت 01:03

سلام دوستان.
با تشکر از دوستان عزیز در خصوص بحث زیبایشان در مورد تاریخ روستا. بسیار خرسند شدیم که ایده ای دیگر در مورد قدمت و گذشته حصارو ئیه خواندیم. به نظر میاد اقای مرتضی قضیه را بهتر شرح داده و همچنین سوال بسیار خوبی نمودند. اگر چاهی با ان عظمت وجود داشته که روستائی خود را به نام ان میخواندند بایستی اثری از ان میبود. امیدوارم که بارید عزیز با اطلاعات بیشتری بحث خود را مطرح کنند تا همگی مستفیذ بشویم.
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد